بعد از امتحان زبان ، هتل رزرو کردم توی اهواز . فهمیدم این هتل قبلا مدرسه ی مامانم بوده که تبدیلش کردن به هتل الان . کنار کارون . وسط تابستون . توی گرمای شصت درجه من حرکت کردم سمت خوزستان . جایی که متولد شده بودم . سی سال قبل . درست دو سال بعد از جنگ . ظهر رسیدم . وارد شهر شدم . وارد هتل شدم . شهر خیلی عوض شده بود . بعد از ظهر میلاد و محمود دوستای دوران دبستان اومدن دنبالم . رفتیم رستوران . تا شب باهم بودیم .تا جمعه اونجا بودم .
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت